کسی که چیزی نگفت وقتی می رفتی بی خبر
وقتی نامتو میزاشتی واسه من کنار در
کسی که حرفی نزد نگفت نرو بمون
کسی نگفت بری دیگه تمومه عشقمون
حالا امدی دوباره بعده یه خواب بلند
اما حیف ریشه های عشقتو زمونه کند
حالا امدی ولی دیره واسه یکی شدن
جای خالی تو گرفت حسرت پیش من
هیچ کس حرفی نزد یادت میاد چه ساده بود
تو سوار آرزوهات عشق من پیاده بود
ابر دل تنگی نبارید آسمون گریه نکرد
گم نشد ستاره ای حتی تو خواب شهر سرد
حالا امدی دوباره بعده یه خواب بلند
اما حیف ریشه های عشقتو زمونه کند
حالا امدی ولی دیره واسه یکی شدن
جای خالی تو گرفت حسرت پیش من